دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1296 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
فهرست مطالب |
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول : کروم
مقدمه ......................................... 2
1-1- تعریف چرم................................. 4
1-2- لزوم پوست پیرایی ......................... 4
1-3- پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی) . 5
1-4- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) .. 5
1-5- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید........ 6
1-6- شیمی نمکهای کروم (III) .................... 6
1-7- شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III)...... 7
1-8- عامل های بازدارنده (کند کننده)............ 8
1-9- مفهوم قدرت بازی........................... 8
1-10- نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) 9
1-11- عاملهای مؤثر بر پوست پیرایی کرومی........ 10
1-12- رنگآمیزی چرم............................. 10
1-13- نظریه تثبیت رنگینهها..................... 11
1-14- صنعت چرم سازی و آلودگی محیط زیست......... 11
1-15- منبعها و منشأهای پساب کارخانههای چرم سازی 12
فصل دوم : اسپکتروفوتومتری
2-1- اساس اسپکتروفوتومتری جذبی................. 14
2-2- جذب تابش.................................. 15
2-3- تکنیکها و ابزار برای اندازهگیری جذب تابش ماوراء بنفش و مرئی 15
2-4- جنبههای کمی اندازهگیریهای جذبی............ 16
2-5- قانون بیر- لامبرت (Beer - Lamberts Law)......... 17
2-6- اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذبی....... 21
فصل سوم : کاربرد روشهای سینتیکی در اندازهگیری
3-1- مقدمه..................................... 23
3-2- طبقهبندی روشهای سینتیکی................... 25
3-3- روشهای علمی مطالعه سینتیک واکنشهای شیمیایی 27
3-4- غلظت و سرعت واکنشهای شیمیایی ............. 28
3-5- تاثیر قدرت یونی........................... 28
3-6- تاثیر دما................................. 29
3-7- باز دارندهها.............................. 30
3-8- روشهای سینتیکی............................ 30
3-8-1- روشهای دیفرانسیلی....................... 31
3-8-1-1- روش سرعت اولیه........................ 31
3-8-1-2- روش زمان ثابت ........................ 33
3-8-1-3- روش زمان متغیر........................ 34
3-8-2- روشهای انتگرالی......................... 35
3-8-2-1- روش تانژانت .......................... 36
3-8-2-2- روش زمان ثابت......................... 36
3-8-2-3- روش زمان متغیر........................ 37
3-9- صحت دقت و حساسیت روشهای سینتیکی........... 38
فصل چهارم : بخش تجربی
4-1- مواد شیمیایی مورد استفاده................. 40
4-2- تهیه محلولهای مورد استفاده................ 40
4-3- دستگاه های مورد استفاده................... 41
4-4- طیف جذبی.................................. 42
4-5- نحوه انجام کار .......................... 43
4-6- بررسی پارامترها و بهینه کردن شرایط واکنش . 44
4-7- اثر قدرت یونی ............................ 45
4-8- اثر زمان.................................. 47
4-9- شرایط بهینه............................... 49
4-10- روش پیشنهادی برای اندازه گیری کروم....... 49
4-11- منحنی کالیبراسیون........................ 50
4-12- حد تشخیص................................. 53
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- مقدمه..................................... 55
5-2 – بهینه نمودن شرایط........................ 56
5-3- منحنی کالیبراسیون......................... 56
منابع ومآخذ.................................... 57
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (3-1) طبقه بندی عمومی روشهای سینتیکی...... 26
جدول (4-1) مواد شیمیایی مورد استفاده........... 40
جدول (4-2). تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت KNO3 46
جدول (4-3). تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید .......................................... 48
جدول (4-4). تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم 52
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (4-1) تشخیص طولموج ماکسیمم رنگ متیلنبلو. 42
نمودار (4-2) اثر تخریب رنگ متیلن بلو بدون حضور کروم (III) 44
نمودار (4-3). تغییرات بر حسب غلظتهای متفاوت KNO3 46
نمودار (4-4). تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید ................................. 48
نمودار (4-5). تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم 52
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (2-1) اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذب تابش 21
شکل (3-1) سرعت واکنش نسبت به زمان.............. 23
شکل (3-2) روش سرعت اولیه....................... 32
شکل (3-3) روش زمان ثابت........................ 34
شکل (3-4) روش زمان متغیر....................... 35
شکل (3-5) روش تانژانت.......................... 36
چکیده :
روشهای سینتیکی- اسپکترفوتومتری از جمله روشهای تجزیه دستگاهی به منظور بررسی تغییرات میزان گونههای موجود در نمونه میباشند که ضمن دارا بودن صحت، دقت و سرعت عمل بالا دارای هزینه روش بسیار پایین است. این خصوصیات کاربرد این تکنیک را در حد وسیعی برای بررسی رفتار ترکیبات رنگی و چگونگی تخریب وحذف آنها از پسابهای صنعتی میسر میسازد. نظر به اهمیت ایجاد آلودگی توسط رنگهای آلی در پسابهای صنعتی ارائه روشهای مناسب و جدید با حداقل هزینه و کارآیی بالا به منظور حذف این گونه ترکیبات مورد نظر پژوهشگران بوده و هست.
در این پروژه علاوه بر ارائه فاکتورهای مؤثر در تخریب رنگ متیلنبلو میتوان به اندازهگیری یون کروم که یک ماده سرطانزاست، پرداخت. یک روش حساس و ساده برای تعیین مقادیر بسیار کم کروم به روش سینتیکی- اسپکتروفوتومتری براساس اثر بازدارندگی کروم در واکنش اکسیدشدن متیلنبلو توسط آسکوربیک اسید در محیط اسیدی (H2SO4 4 مولار) معرفی شده است. این واکنش به روش اسپکتروفوتومتری و با اندازهگیری کاهش جذب متیلنبلو در طول موج 664 نانومتر به روش زمان ثابت استفاده شده است. در محدوده زمانی 8- 5/0 دقیقه و دمای محیط، حد تشخیص ppm 013/0 بوده است و منحنی کالیبراسیون در محدوده ppm (3- 05/0) از غلظت کروم خطی است.
فصل اول
کروم
مقدمه :
کرم اولین نوع فلز سنگین در پساب است.
یونهای کروم (III) و کروم (VI) برای محیط زیست و هستی بشر مضر هستند.
بر طبق استاندارد موجود مقدار کروم باقیمانده در پساب باید mg/l 5/1 باشد. در کنار شکل ساده یونهای کروم (III) و کروم (VI)، کمپلکس هماهنگ کروم (III)یا کروم (VI)، با پیوندهای ملکولی آلی و غیرآلی وجود دارد.
به طور مثال کمپلکس کروم در رنگها به طور کامل در صنعت نساجی از طریق واکنش شیمیایی بین Cr2O3 و یک نوع از ترکیبات آزو آلی استفاده میشود. ساختار هماهنگ کمپلکس کروم قبل از تخریب بسیار پایدار و سخت است. این دسته از ترکیبهای کروم حد بالایی ازغلظت کروم را در پسابهای صنعتی ایجادمینمایند.
اگر کروم موجود در پساب مستقیماً در محیط آزاد شود به صورت یک عامل واکنش دهنده در محیط عمل نموده و از فعالیت باکتریها به صورت آشکار جلوگیری میکند. بنابراین بازده عملیات موجودات بسیار کم میشود. بنابراین سمیت کروم بسیار زیاد میباشد. بنابراین اندازهگیری آن در گونههای مختلف به ویژه پسابهای صنعتی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و تاکنون مقالات متعددی در این زمینه در مجلات مختلف علمی ارائه شده است.
رسوب دادن شکل مؤثری از فرآیند برداشتن یون کمپلکس کروم است اما قابل اجرا نمیباشد، با استفاده از روشهای مبادله یون میتوان به طور مؤثرغلطت یون کروم را کاهش داد ولی این کار خیلی عملی نیست. از مهمترین عیبهای این روش بالا بودن هزینه تولید مواده مبادله کننده یونی و بهرهبرداری آن است به علاوه در تعویض یون تنها میتوان از محدوده کمی از درجه pH استفاده کرد.
جذب روشی شناخته شده و مؤثر برای انتقال فلز آلوده کننده سنگین میباشد، اما ظرفیت جذب باید با جاذب شیمیایی مناسب تقویت و یا تغییر داده شود.
مقادیر کم کروم (تا 5/0 درصد) را میتوان به روش رنگ سنجی در محلول قلیایی به صورت کرومات اندازه گرفت؛ اورانیم و سدیم مزاحماند ولی وانادیم اثری ندارد. عبور محلول در 365 تا 370 نانومتر یا با استفاده از یک صافی که عبور ماکسیمم آن در قسمت بنفش طیف قرار دارد، اندازه گیری میشود.
خصلت قلیایی محلول استاندارد به کار گرفته شده برای تهیه منحنی مرجع باید همانند محلول نمونه باشد و ترجیهاً غلظت نمکهای خارجی در دو محلول باید یکی باشد محلولهای استاندارد را میتوان از پتاسیم کرومات با خلوص تجزیه ای تهیه نمود.
هزاران نمونه از کمپلکسهای کروم (III) وجود دارند که به جز چند مورد بقیه شش کوئوردیناسیونی هستند. مشخصه اصلی این ترکیبات بی اثر بودن سنجش آنها از نظر سینتیکی در محلول آبی است و به خاطر همین بی اثر بودن است که این همه نمونههای کمپلکس از کروم میتوان جدا کرد و به همین دلیل است که قسمت عمده شیمی کلاسیک مربوط به کمپلکسها که توسط پژوهشگران اولیه به خصوص یورگنسن و ورنر مطالعه و بررسی شد، کروم را در بر میگرفت. این کمپلکسها حتی درمواردی که از نظر ترمودینامیکی ناپایدارند، در محلول دوام میآورند.
1-1- تعریف چرم:
چرم مهمترین فراوردهای است که در فرآیند پوست پیرایی از تأثیر برخی مواد شیمیایی بر پوست به دست میآید. چرم در برابر هوا و آب نفوذپذیر بوده و در مقابل باکتری ها و عاملهای فیزیکی و شیمیایی محیط مقاومت مینماید. چرم برای تهیه بسیاری از لوازم مورد نیاز زندگی مناسب است و کاربردهای گوناگونی در زمینههای مختلف زندگی دارد. با توجه به پوست پیرایی دو نوع چرم ساخته شده و به بازار عرضه میشود:
الف) چرمهای گیاهی: برای ساخت این نوع چرم از مواد دباغی گیاهی استفاده میشود.
ب) چرمهای شیمیایی: که برای ساخت آنها از مواد شیمیایی در پوست پیرایی استفاده میشود این نوع چرم دارای ضخامت کمتری است.
1-2- لزوم پوست پیرایی:
پوست پیرایی فرآیندی فیزیکو شیمیایی برای تبدیل پوست به چرم است، که کالایی با ارزش اما فاسد شدنی را به کالایی فاسد نشدنی تبدیل میکند. پوست از نظر شیمیایی پلیمری از آمینواسیدها است در واقع از رشتههای پروتئینی تشکیل شده است. این رشتهها به وسیله عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط تجزیه میشوند. در این صورت زنجیرههای پروتین تشکیل دهنده بافت پوست گسسته میشوند و پوست کیفیت طبیعی خود را از دست میدهد.
برای جلوگیری از خرابی پوست میبایست تغییرات به گونهای اعمال شوند که به ماهیت اصلی و ساختار پوست لطمه وارد نسازند. به این تغییرات دباغی پوست (پوست پیرایی) میگویند.
1-3- پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی):
امروزه بیشتر مواد معدنی که در پوست پیرایی به کار میرود، از نمکهای کروم (III) و به ویژه سولفات کروم (III) تهیه میشوند. در روش پوست پیرایی با نمکهای کروم، این نمکها با الیاف پوست واکنش میدهند و پایداری بسیار زیادی به الیاف پوست میبخشند که آن را در برابر دمای بالا مقاوم میسازند.
چرمی که به این روش ساخته میشود بسیاری از ویژگیهای مطلوب را ندارد و به وسیله رنگرزی و پوست پیرایی دوباره با مواد گیاهی ویژگیهای یک چرم خوب را پیدا مینماید.
ویژگی مهم پوست پیرایی کرومی سرعت عمل و راندمان بالای آن است. به همین دلیل این روش پس از کشف آن در زمان کوتاهی رونق زیادی پیدا نمود. به نحوی که در بعضی کشورها تنها برای این ماده برای پوست پیرایی استفاده میشود.
1-4- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
نخستین بار در سال 1858 فریدیش ناب روش پوست پیرایی با نمکهایی که کاتیون آنها هیدرولیز میشوند، همانند نمکهای آهن (III)، آلومینیم و کروم (III) را ارائه داد این روش از آغاز قرن بیستم به طور روز افزون توسعه یافته است.
بر اثر این کشف بود که چرم سازی از یک کاردستی به صنعت تبدیل شد. نخستین فرآوردههای تجاری چرم کرومی، به آگوست شوتز در سال 1884 نسبت داده شده است. در روش شولتز پوست پیرایی با نمکهای کروم در دو مرحله انجام میگرفت.
در مرحله اول پوست با یک محلول اسیدی از پتاسیم دیکرومات (K2CrO7) آغشته شده و در مرحله دوم پتاسیم دیکرومات در مجاورت یک ماده کاهنده مانند گلوگز به نمک کروم (III) سبز رنگ بر روی سطح پوست تبدیل میشود.
1-5- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید:
این روش دو مرحلهای با این که دارای نقصهایی است اما به چرم تولید شده کیفیت ویژه و مطلوبی میدهد.
روش دیگری از پوست پیرایی با نمکهای کروم روش یک مرحلهای است در این روش از یک نمک کروم (III) که به آسانی آبکافت میشود مانند کروم (III) کلرید و یا سولفات استفاده میشود.
برای نمونه واکنشهای کروم (III) کلرید و سولفات به صورت زیر میباشند.
در این روش پوست با یک نمک کروم (III) مانند محلول بازی کروم (III) واکنش میدهد. در این روش قبل از اضافه کردن نمک کروم (III) محیط را اسیدی میکنند و سپس پوست را در آن قرار میدهند. در این شرایط توانایی ترکیب شدن نمک کروم با پروتئین پوست کاهش مییابد و در نتیجه نمک کروم امکان نفوذ کردن به درون پوست را پیدا میکند. پس از اینکه به درون لیف نفوذ کرد pH را بالا میبرند. در نتیجه این تغییرات نمک کروم با پوست واکنش میدهد.
1-6- شیمی نمکهای کروم (III):
نمکهای کروم (III) در اسیدهای قوی حل میشود اما در pH بالاتر از 4 به صورت کروم (III) هیدروکسید رسوب میکند. این نمکها میتوانند با تعدادی از مواد آلی واکنش دهند. در pHهای بالا محلول این نمکها رنگیاند.
1-7- شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
در محلول کروم (III) نیترات، یون نیترات به صورت و یون کروم (III) وجود دارد و تغییری که در این یون کمپلکس به وجود میآید اساس شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) را تشکیل میدهد.
واکنشهایی که در محلول این یون روی میدهد اساساً دو نوع است:
الف) آزاد شدن یون هیدرونیوم بر اثر آبکافت کاتیون کمپلکس و تولید یک نمک بازی براساس معادله شیمیایی زیر:
به هیمن دلیل محلول نمکهای کروم (III) خاصیت اسیدی دارند. انجام این واکنش که در آن یون تولید میشود، دلیل روشنی بر وجود مولکولهای آب به صورت لیگاند در کاتیون کمپلکس کروم (III) در محلول نمکهای آن است.
ب) جانشینی شدن آنیون ها به عنوان لیگاند به جای مولکولهای آب در کاتیون کمپلکس در یک واکنش تعادلی در غلظت و دمای معین که معادله شیمایی آن به صورت زیر است:
در مجاورت نمکهای خنثی مانند KCl احتمال ندارد که کمپلکسهای آنیونی نیز به وجود آید. یون دیاکوآتتراکلروکرومات (III)
یونهای کلرید موجود در این کملکس با نقره نیترات رسوب نمیدهند.
1-8- عامل های بازدارنده (کند کننده):
این عاملها آنیونی هستند و با اتم فلز در یون کمپلکس پیوند تشکیل میدهند. این پدیده به یون پوشاندن اتم مرکزی هم معروف است و در بررسی مکانیسم فرآیند پوست پیرایی با نمکهای کروم نیر مفید میباشد.
از این رو، محلولهایی که دارای لیگاندهای قویتر هستند به محلولهای کندکننده معروفند.
آنیون اسیدهای کربوکسیلیک میتواند با دو اتم کروم و یک گروه پلساز ، یک حلقه شش ضعلی تشکیل دهند. برای نمونه داریم:
تشکیل کمپلکس با آنیون اسیدهای آلی دو ظرفیتی:
تشکیل کمپلکس بایون اکسالات:
کمپلکس کروم (III) با یون اکسالات به اندازهای پایدار است که در مجاورت مقدار زیادی از یونهای اکسالات از پیشرفت فرآیند پوست پیرایی جلوگیری مینماید.
1-9- مفهوم قدرت بازی:
کروم میل شدیدی برای جذب یونهای هیدروکسید در محلول دارد. واکنش کروم با این یون را میتوان به صورت واکنش سه مرحلهای با نخستین، دومین و سپس سومین یون هیدروکسید نوشت. تمایل نمکهای کروم در نخستین مرحله واکنش بسیار زیاد است و حتی در pH=2 که غلظت یون برابر 12-10 مول بر لیتر می باشد، واکنش انجام میپذیرد.
با افزایش pH محلول در حدود 3 تا 4 دومین یون نیز وارد واکنش میشود. با افزایش بیشتر pH سومین یون نیز وارد واکنش میگردد.
(قدرت بازی %33)
(قدرت بازی %66)
(قدرت بازی %100)
نمکهای کروم (III) مورد استفاده در پوست دارای قدرت بازی 33 تا 45 درصد میباشد. همانطور که قدرت بازی به معنی یونهای با کروم (III) است قدرت اسیدی به بخش اسیدی نمک نسبت داده میشود. بنابراین مجموع قدرت اسیدی و بازی محلول نمک برابر صد است.
1-10- نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
یون کلرید () میتواند در ساختار یون کمپلکس وارد شود یا در محلول آزاد بماند. این یون تمایل کمی برای ورود به ساختار کمپلکس کروم (III) دارد. اما یونهای دیگر ممکن است تمایل بیشتری برای ورود به ساختار کمپلکس داشته باشد.
برای مثال یون سولفات درنقش یک لیگاند دو دندانهایی تمایل زیادی به وارد شدن به ساختار کمپلکس دار می باشد و دو محل کوئوردیناسیون در کمپلکس های کروم (III) را اشغال مینماید.
واکنش تعداد زیادی از مواد آلی با کروم (III) در محلول و تشکیل کمپلکسهای پایدار مورد بررسی فراوان قرار گرفته است. از این مواد آلی به عنوان عوامل کندکننده در فرآیند پوست پیرایی با نمک های کروم (III) استفاده میشود.
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 106 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه................................ 1
عوامل موثر در عملیات تکمیل........... 3
پرزسوزی.............................. 5
آهارگیری............................. 7
آهارگیری با اسید..................... 7
آهارگیری با روش تخمیر................ 8
آهارگیری با مواد اکسید کننده......... 8
آهارگیری با آنزیم.................... 9
آهارگیری آهارهای محلول در آب......... 14
- پخت................................ 15
- سفیدگری............................ 18
سفیدگری کالای سلولزی با آب اکسیژنه.... 19
عمل سفید کنندگی آب اکسیژنه، تجزیه و ترکیب آن با سلولز 21
تجزیه و فعال شدن آب اکسیژنه بوسیله قلیا 22
تجزیه و فعال شدن آب اکسیژنه بوسیله فلزات سنگین 23
تجزیه و فعال شدن آب اکسیژنه با تبدیل آن به مشتقاتی با فعالیت بالاتر........................... 24
اثر سیلیکات سدیم روی پایداری محلول پراکسیدها 24
- مرسریزاسیون........................ 25
اثر قلیا بر روی الیاف سلولزی......... 27
اثر مرسریزاسیون بر روی ساختمان و خواص لیف 28
الف- اثر مرسریزاسیون روی ساختمان لیف پنبه 30
ب- اثر مرسریزاسیون روی خواص لیف...... 30
- عوامل موثر در عملیات مرسریزاسیون... 31
الف- اثر دما......................... 32
ب- اثر زمان.......................... 33
ج- اثر غلظت.......................... 34
د- نوع قلیا.......................... 34
هـ- نیروی کشش........................ 35
و- اثر مواد مرطوب کننده.............. 36
- چاپ................................ 37
مقدمه................................ 37
چاپ با رنگدانه ها (پیگمنت)........... 38
غلظت دهنده های مناسب برای رنگدانه ها. 40
الف- غلظت دهنده امولسیون............. 40
ب- غلظت دهنده نیم امولسیون........... 40
ج- غلظت دهنده مصنوعی................. 41
- عملیات تکمیل مقدماتی پارچه های بافته شده پنبه- پلی استر................................... 41
پخت پارچه های پنبه- پلی استر......... 43
سفیدگری پارچه های پنبه- پلی استر..... 45
- انجام عملیات آزمایشگاهی با توجه به دستورالعملها ونسخههای موجود روی
مخلوط پنبه - پلی استر................ 45
الف- عملیات آهارگیری روی مخلوط پنبه- پلی استر 47
ب- عملیات پخت روی مخلوط پنبه- پلی استر 48
ج- عملیات سفیدگری مخلوط پنبه- پلی استر توسط آب اکسیژنه....................................... 50
د- عملیات مرسریزاسیون روی مخلوط پنبه- پلی استر 51
- چاپ نمونه های تکمیل شده توسط پیگمنتها 54
نحوه تهیه غلظت دهنده امولسیون........ 55
نقش اوره در خمیر چاپ................. 56
نقش و اهمیت غلظت دهنده در خمیر چاپ... 57
- نتایج به دست آمده بعد از چاپ نمونه های تکمیل شده 61
مقدمه
عملیات تکمیل مقدماتی پارچههای پنبهای و مخلوط پنبه- پلیاستر:
منظور از عملیات تکمیل مقدماتی، عملیاتی است که کالای خام را برای رنگرزی و چاپ و یا عرضه به صورت سفید آماده میسازد. این عملیات ممکن است با توجه به کاربرد و خواص مطلوب در مراحل مختلف تولید مثل: الیاف باز، فتیله، نخ و پارچه انجام گیرد.
در مقابل این عملیات، تکمیل مکانیکی و یا تکمیل عالی قرار دارد که عملیاتی است که جهت بخشیدن بعضی از خواص مثل افزایش خاصیت ایزولاسیون گرمایی، ضد چروک، ضدآب و غیره به کالای سفید و یا رنگی میباشد که ممکن است به صورت شیمیایی و یا مکانیکی انجام شود. در حالت کلی واژه تکمیل شامل مقدمات، تکمیل مکانیکی و تکمیل عالی است.
انجام عملیات تکمیل مقدماتی یکنواخت، تضمین کننده گرفتن نتیجه یکنواخت در عملیات رنگرزی و چاپ میباشد. از این رو از نقطه نظر کالا، انجام یکنواخت و موثر این عملیات اهمیت فراوانی را دارا میباشد.
به علت بالا بودن مصرف پارچههای پنبهای و به ویژه مخلوط پنبه- پلیاستر، مقدمات آنها مورد توجه بوده و از آنجائیکه این نوع پارچهها به علت کاربرد خود نمیتوانند قیمت چندان بالایی داشته باشند نکات زیر کمک زیادی به پائین آوردن هزینه تکمیلی آنها نموده است:
1- مداوم کردن عملیات
2- انجام عملیات مختلف در یک مرحله
3- استفاده از روشهایی که انجام عملیات را بدون استفاده از انرژی گرمایی ممکن میسازد و هزینه کل را با صرفهجویی در مصرف گرما پائین میآورد.
پارچههای پنبهای و مخلوط پنبه- الیاف مصنوعی نسبت به پارچههای دیگر به مراحل مقدماتی بیشتری احتیاج دارد و پارچه بایستی پس از اتمام مراحل مقدمات، از خواص زیر برخوردار باشد:
1- درجه بالا و یکنواخت خوب رنگینه بر اثر تورم زیاد و یکنواخت
2- عدم وجود مواد ناخالصی همراه پنبه
3- عدم کاهش درجه پلی مریزاسیون پنبه بر اثر عملیات تکمیل
4- درجه سفیدی کافی برای کسب رنگهای روشن
5- رطوبت یکنواخت.
تمام پارچههای نساجی پس از خروج از سالن بافندگی کم و بیش دارای مقادیری ناخالصی و عیوب میباشند لذا لازم است بمنظور آماده کردن پارچه برای عملیات تکمیل اصلی آنرا تحت عملیات مقدمات تکمیل قرار داد در غیر این صورت امکان برطرف کردن آنها ضمن و یا پس از عملیات تکمیلی براحتی میسر نخواهد بود.
ناخالصیها و عیوب موجود در روی پارچههای خام را میتوان در سه گروه بیان کرد.
1- ناخالصیهای مواد اولیه مانند خار و خاشاک- رنگ- الیاف خشن و ضخیم Kemp
2- عیوب ریسندگی: مانند گرهها و پیوندهای نامناسب در نقاط نازک و کلفت نخ و همچنین لکههای حاصل از روغنهایی که برای روغنکاری ماشینآلات مصرف شده است.
3- عیوب بافندگی: مانند پارهگیهای نخهای تار و پود- اشتباه در شانه و سایهدار شدن طولی پارچه- اشتباه در تراکم پود و یاکو بیده شدن پود و سایه دار شدن عرضی پارچه- اشتباه در چله کشی- اشتباه در پودگذاری و همچنین اثر روغنهای ماشینآلات بافندگی در پارچه.
عوامل موثر در عملیات تکمیل:
برای به دست آوردن یک تکمیل مناسب در روی پارچه باید عوامل موثر در عملیات تکمیل را در نظر گرفت این عوامل عبارتند از:
1- نوع و جنس الیاف بکار رفته در پارچه و حالت و ترتیب قرار گرفتن آنها در پارچه
2- خواص فیزیکی پارچه، مانند قدرت تورم آن در آب به طوری که هر گاه پارچه در حالت خشک یا مرطوب و یا در حرارت بالا و یا پائین و یا تحت تاثیر فشار و یا اصطکاک قرار گیرد حالت تکمیل شده آن متفاوت بوده و چگونگی این تغییرات بستگی به شرایط عملیات خواهد داشت.
3- قدرت جذب و ترکیب با مواد شیمیایی و پایداری فعل و انفعالات شیمیایی حاصل
4- حساسیت الیاف پارچه به مواد تکمیل و یا شیمیایی و یا روشهای بکار رفته شده و شرایط عملیات تکمیل مانند رطوبت، حرارت، فشار، زمان و PH محیط.
5- ساختمان بافت پارچه اثر زیادی در عملیات تکمیلی دارد. مثلاً پارچهای که دارای بافت ساده باشد قابلیت پذیرش اغلب عملیات تکمیلی را دارد در صورتی که پارچهای که در بافت آن از نخهای فانتزی استفاده شده باشد عملیات تکمیلی را محدودتر میسازد. اثر نخ و ساختمان پارچه در عملیات تکمیلی در پارچههای تریکو باف محسوستر میباشد و اکثر پارچههای تریکوباف را بعلت ضعف در ثبات بعدی نمیتوان تحت عملیات تکمیل معمولی قرار داد.بنابراین هر چقدر ساختمان پارچه پیچیدهتر باشد انجام عملیات تکمیلی در روی آن محدودتر شده و یا اینکه مستلزم عملیات تکمیلی و با روشهای تکمیلی بخصوص خواهد بود.
باید اضافه کرد که صنعت و هنر عمل تکمیل در درجه اول بستگی به تجربه عملی و مهارت شخص تکمیل کننده و در درجه دوم بستگی به اطلاعات عملی از ماهیت فیزیکی و شیمیایی پارچه و مواد تکمیلی دارد تا توسعه و پیشرفتهای جدیدی را در این صنعت عرضه کند.
مراحل مختلفی را که ممکن است پارچههای پنبهای و یا مخلوط پنبه- پلی استر تکمیل شوند به قرار زیر میباشد:
1- پرزسوزی 2- آهارگیری 3- پخت 4-سفیدگری 5- مرسریزاسیون
اینک به شرح تک تک این عملیات میپردازیم:
پرزسوزی:
منظور از پرز انتهای الیاف است که سر از سطح نخ در آورده و سطح پارچه را میگیرد. پرز اثرات منفی بر ظاهر و زیبایی پارچه میگذارد به این ترتیب که بعد از عملیات رنگرزی و چاپ این الیاف روشنتر از رنگ بافت به نظر میرسد. پرز همچنین از ظرافت خطوط مرزی در عملیات چاپ میکاهد و کسب جلا را برای پارچه مشکل میسازد. در مواردی مثل چاپ غلتکی ممکن است، این الیاف در پارچه جدا شده و در گراور غلتک قرار گیرد و یا آنکه در چاپ تخت (اسکرین) به تیغه یا پاروی ماشین چسبیده و چاپ را با اشکال روبرو سازد. برای جلوگیری از این اثرات منفی، پرز در فرآیند پرزسوزی از پارچه جدا میگردد در عملیات پرزسوزی پارچه در حالت کاملاً باز و تحت کشش با سرعتی بین 50 تا 300 متر در دقیقه از مقابل مشعل میگذرد این عمل را میتوان همچنین به کمک صفحات فلزی داغ و یا کویل الکتریکی انجام داد. به هر حال شعله به علت قدرت نفوذ زیاد در منفذهای پارچه، بهترین وسیله پرزسوزی است. بهترین زمان برای انجام پرزسوزی بعد از آهارگیری میباشد. زیرا بر اثر جدا شدن آهار از نخ، تمام الیاف کوتاه آزاد گردیده و از سطح پارچه دور میگردد. از آنجایی که پرزسوزی بعد از آهارگیری به خشک کردن احتیاج دارد معمولاً پرزسوزی قبل از آهارگیری انجام میشود. پرزسوزی قبل از آهارگیری راندمان کمتری را نسبت به پرزسوزی بعد از آهارگیری دارد و نایکنواختتر میباشد. در پرزسوزی مخلوط پنبه- پلی استر ممکن است گلولههای کوچک ذوب شده پلیاستر سطح پارچه را فرا گیرد. این گلولهها در رنگرزی، رنگینه بیشتری را به خود جذب کرده و ظاهر پارچه رنگی را نایکنواخت میسازد. در صورت وجود چنین عیبی میتوان پرزسوزی پارچههای پنبه- پلیاستر را به بعد از اتمام رنگرزی و خشک کردن انجام داد. شایان توجه است که در پرزسوزی باید پرز به صورت موثر سوخته شده و در عین حال به پارچه صدمهای وارد نیاید. واضح است که یکنواختی پرزسوزی دارای اهمیت فراوان بوده و در نظر گرفتن نکات زیر به کسب آن کمک میکند:
1- یکنواخت بودن شعله گاز در عرض پارچه
2- یکنواخت بودن فاصله پارچه از شعله
3- فشار گاز یکنواخت و قدرت یکنواخت هواکش ماشین
ماشین پرزسوزی مجهز به چهار کوره میباشد که در صورت احتیاج میتوان از دو شعله برای هر طرف پارچه استفاده کرد در این ماشین هوا به داخل پمپ شده و بعد از مخلوط شدن با گاز به کوره تغذیه و مشتعل میگردد. سیلندرهای کورهها توسط جریان آب، سرد میگردند و در صورت عدم جریان آب سرد، امکان ذوب شدن سیلندرها وجود دارد. در موقع تعویض پارچه، کورهها توسط سوییچ الکتریکی به عقب برگشته تا از سوختن پارچه جلوگیری گردد پارچههای ظریف بعد از ترک ماشین پرزسوزی معمولاً از یک مخزن آب گذشته و پس از عبور از یک جفت غلتک فولادی پیچیده میشود. مخزن آب علاوه بر خاموش کردن جرقههای احتمالی روی پارچه، عمل شستشو را نیز تا حدودی انجام میدهد و میتوان به آن مواد آهارگیر اضافه نمود. پارچههای ضخیم معمولاً از مخزن آب عبور نکرده و مستقیماً غلتک میگردند. روی بعضی از ماشینهای پرزسوزی ممکن است غلتک خشک کنی جهت خشک کردن کامل پارچه قبل از ورود به ماشین قرار داشته باشد و همچنین ممکن است که غلتکهای جرقهگیر در آخرین قسمت ماشین قرار داده شود تا از حمل جرقه توسط پارچه جلوگیری بعمل آید. سرعت معمولی پرزسوزی برای پارچههای ظریف حدود 220-200 متر در دقیقه و برای پارچههای ضخیم حدود 120 متر در دقیقه میباشد. پارچه را ممکن است که از یک و یا هر دو رو پرزسوزی نمود.
آهارگیری:
آهاری که در مرحله مقدمات بافندگی به منظور حفظ نخهای تار از سایش و گسیختگی و در نتیجه بالا بردن راندمان ماشین بافندگی به آنها اضافه گردیده است در رنگرزی و در عملیات چاپ زاید بوده و باید در اولین فرصت از پارچه جدا گردد.
برطرف کردن آهار نشاسته با یکی از چهار روش زیر ممکن است:
1- آهارگیری با اسید 2- آهارگیری با روش تخمیر
3- آهارگیری با اکسید کنندهها 4- آهارگیری با آنزیم
آهارگیری با اسید:
پارچه پنبهای را که قبلاً پرز سطح آن گرفته شده است از محلول 5/0- 1 درصد اسید سولفوریک عبور میدهند و در حرارت 40 درجه سانتیگراد بمدت 4 ساعت انبار میکنند تا آهار نشاسته آن متلاشی شود و سپس کالا را قبل از خشک شدن شستشو میدهند قبل از شستشو نباید کالا را خشک کرد زیرا غلظت اسید بعلت مهاجرت و تجمع در نقاط معین افزایش پیدا کرده و کالا را متلاشی میسازد محلول اسید رقیق علاوه بر تجزیه آهار نشاسته کالا، مقداری از ناخالصیهای کالای سلولزی را نیز برطرف میسازد.
آهارگیری با روش تخمیر:
پارچه آهار دار را پس از پرزسوزی و خروج از جعبه اختناق بصورت لایه لایه در حوضچههایی انباشته میکنند و بمدت 24 ساعت در حرارت مناسب به حال خود نگه میدارند که بدین ترتیب این خیساندن طولانی کمک به برطرف شدن آهار نشاسته و بعضی از ناخالصیهای دیگر محلول در آب میکند. باکتریهایی که بصورت طبیعی در آب وجود دارند در حرارت 40-25 درجه سانتیگراد تکثیر پیدا کرده و در نتیجه تولید آنزیمی میکنند که موجب تجزیه نشاسته میشود و نشاسته تجزیه شده در شستشوی بعدی با آب برطرف میشود. در این روش فعل و انفعالات شیمیایی و تخمیر حاصل قابل کنترل نبوده و محصولات جانبی نامطلوب مانند کپک و غیره نیز به دست میآید که بعضز از این مواد باعث تجزیه سلولز میگردد.
آهارگیری با مواد اکسید کننده:
مواد اکسید کننده مثل پرآمونیم سولفات و برومیت سدیم را میتوان برای آهارگیری به کار گرفت ولی این مواد برخلاف آنزیمها به ساختمان سلولز حمله برده و با کوتاهکردن طول ماکرومولکول سلولز (کاهش درجه پلی مریزاسیون) باعث تضعیف الیاف و پارچه میگردند، از آب اکسیژنه هم میتوان به این منظور استفاده نمود ولی از آنجایی که برای آهارگیری موثر، بایستی این عمل چند مرتبه تکرار گردد به کار گرفتن آب اکسیژنه مقرون به صرفه نمیباشد.
leonil EB مخلوطی از مواد اکسید کننده و مواد کمکی میباشد که طبق ادعای تولید کننده ضمن آهارگیری از وارد آمدن صدمه به الیاف سلولزی، به مقدار زیادی جلوگیری میکند. و نتیجه آهارگیری با آن در مقایسه با پرسولفات بهتر و یا برابر میباشد. به کمک این ماده آهارگیر میتوان مراحل آهارگیری، پخت و سفیدگری را در یک مرحله انجام داد.
آهارگیری با آنزیم:
یکی از بهترین روشهای برطرف کردن آهار از روی کالا استفاده از عصارههایی است که حاوی آنزیم مناسب میباشد. این آنزیمها از نوع کاتالیزورهای بیوشیمی یعنی بیوکاتالیزورها میباشند و از نظر شیمیایی پروتئینهایی هستند با وزن مولکولی زیاد و با کاتالیزورهای شیمیایی معمولی تفاوت دارند زیرا در حرارت و PH محدودی عمل میکنند. نام گذاری و طبقهبندی آنزیمها بر مبنای نام مادهای که باید تجزیه گردد مشخص میشود.
مثلاً آنزیمهایی که آمیلوز و آمیلوپکتین یعنی آهار نشاسته را تجزیه میکنند آمیلازها نامیده میشوند و آنزیمهایی که سلولز را تجزیه میکنند سلولازها هستند و آنزیمهایی که پروتئین را تجزیه میکنند پروتازها نامیده میشوند و آنزیمهایی که ژلاتین را تجزیه میکنند ژلاتازها نامیده میشوند که پروتازها و ژلاتازها بطور کلی جزء آنزیمهای پروتئینی میباشند. آنزیمهایی که برای تجزیه مواد آهاری بکار میروند به دو گروه کلی زیر تقسیم میشوند:
1- آنزیمهای دکسترینوژنیک تولید کننده دکسترین یا آلفا آمیلازها
2- آنزیمهای ساکاروژنیک تولید کننده ساکاروز یا بتا آمیلازها
آمیلوز قسمتی از ماده آهار نشاسته را تشکیل میدهد که باعث ژلاتینه شدن آهار میگردد و آنزیمهای آلفا و بتا آمیلازها موجب کاهش قدرت ژلاتینه آهار شده یعنی آمیلوز را نیز تجزیه میکنند به طوری که هرگاه آنزیم مناسبی به خمیر نشاسته ژلاتینه شده اضافه شود ابتدا موجب سیالیت خمیر و سپس تبدیل نشاسته به دکسترین محلول در آب و بالاخره تشکیل مالتوز حاصل میگردد و مالتوز نیز قابلیت تجزیه به دو مولکول گلوکز را دارد.
آمیلاز آلفا و بتا بطور مشابه اتصال گلوکزی در ملکول نشاسته را هیدرولیز میکنند اما محلی که فعل و انفعالات در ملکول صورت میگیرد متفاوت است به طوری که آمیلاز آلفا زنجیر ملکول نشاسته را بطور راندم پاره و احیاء میکند درجه پلیمریزاسیون را سرعت کاهش میدهد ولی آمیلاز بتا زنجیر ملکول نشاسته را از واحد مالتوز در انتهای ملکول احیاء میکند و طول ملکول را بتدریج کوتاه میسازد. لذا جهت آهارگیریهای سریع مناسب نخواهد بود.
برای تهیه آنزیم، باکتری را در محیط مناسب (مانند مخمر آبجو قبل از تخمیر) و تحت شرایط کنترل شده بمدت یک هفته کشت میدهند تا حداکثر آنزیم در محیط حاصل شود و افزایش تشکیل در آنزیم مشاهده نگردد سپس باکتری را توسط سانتریفوژ جدا کرده و مایع آن برای تهیه آنزیم بکار میرود.
به طور کلی، ثبات و فعالیت آنزیمها به فاکتورهای مختلفی مثل PH، درجه حرارت، یونهای فلزی، مواد اکسید کننده و مواد تر کننده و پاک کننده بستگی دارد.
1- اثر PH و درجه حرارت:
جدول زیر PH و درجه حرارت فعالیت ایدهآل و همچنین PH و درجه حرارتی را که آمیلازها فعالیت خود را از دست میدهند نشان میدهد.
PH |
حرارت |
PH |
حرارت |
|
1/8>-1/2< |
oc85> |
2/5-6/4 |
oc65-60 |
malt amylases |
9>-5/4< |
oc65> |
8/6 |
oc 55-50 |
pankreas amylases |
8>-2< |
oc90> |
7-4/5 |
oc65-60 |
Baktrien amylases |
شرایط عدم فعالیت |
شرایط فعالیت ایدهآل |
|
2- اثر یونهای فلزی:
یونهای مس، روی، جیوه، نیکل و کبالت از قدرت آنزیمها کاسته و یونهای فلزی قلیایی خاکی به ثبات آنزیمها کمک میکنند.
3- اثر مواد تر کننده و پاک کننده (دترجنت)
مواد ترکننده و پاک کنندههای غیر یونی بر عمل آنزیمها اثر نسبتاً مثبتی داشته و مواد یونی دیگر کم و بیش اثر منفی دارند.
4- اثر مواد اکسید کننده:
مواد اکسید کننده مقداری از قدرت آنزیمها را کاهش میدهند.
5- اثر مواد محافظ:
فنل و فرمالدئید، بعنوان محافظ نشاسته، اثر منفی روی فعالیت آنزیمهای آهارگیر نداشته ولی اسید سالیسیلیک از فعالیت آنزیمها میکاهد.
عمل آهارگیری بعد از آغشته شدن پارچه به محلول محتوی آنزیم شروع میگردد به این ترتیب که نشاسته ابتدا متورم شده و پس از کوتاه گردیدن طول ماکرو مولکول به صورت محلول در آب بیرون میآید این دو به زمان احتیاج داشته که ممکن است با توجه به نوع نشاسته به 20 ساعت بالغ میگردد. تر شدن یکنواخت و سریع عامل مهمی در آهارگیری میباشد تورم و کوتاه شدن ماکرو مولکول و در نتیجه انحلال نشاسته با افزایش حجم محلول موجود در اطراف نشاسته سریعتر میگردد این امر در آهارگیری به روش مداوم و یا نیمه مداوم دارای اهمیت میباشد.
ظرفیت جذب محلول توسط هر پارچه محدود میباشد که بستگی به ساختمان و نوع الیاف آن دارد بعنوان مثال پارچه با بافت کم تراکم، ظرفیت جذب محلول بیشتری را نسبت به پارچه با بافت پرتراکم دارد. به طور کلی ظرفیت حداکثر جذب محلول، مجموع محلول جذب شده توسط الیاف که باعث تورم آنها میگردد و محلولی که منفذهای باز بافت پارچه را فرا میگیرد، میباشد. در روشهای مداوم و نیمه مداوم، تمام منافذ پارچه بعد از پر شدن با محلول پر گردیده و سپس محلول، حرکت به داخل الیاف را شروع نموده و باعث تورم میگردد. به این ترتیب از محلول اولیه که منافذ پارچه را فرا گرفته بود کم میگردد. لازم به تذکر است که محلول جذب شده توسط الیاف عملاً در آهارگیری نقشی را نداشته و فقط محلول باقی مانده در منافذ بین الیاف در آهارگیری مهم میباشد. الیاف سلولزی عملاً به حدود 30 ثانیه برای جذب محلول احتیاج دارند بنابراین جهت کسب اطمینان از جذب محلول حداکثر توسط پارچه بایستی به الیاف وقت کافی داده شود. در روشهای مداوم و نیمه مداوم، عملاً زمان بسیاری کمتری جهت جذب محلول به پارچه داده میشود. بکارگرفتن مواد تر کننده که اثر منفی بر فعالیت آنزیمها نداشته باشند باعث سریعتر شدن جذب محلول میگردد چنانچه پارچه در حدود پانزده ثانیه با محلول در تماس باشد تر کنندههای موثر درصد بالایی از جذب محلول حداکثر را مطمئن میسازد ولی چنانچه سرعت پارچه به حدی برسد که زمان تماس پارچه با محلول از 5 ثانیه کمتر باشد جهت آهارگیری موثر باید پارچه یک مرتبه پد گردیده و بعد از باقی ماندن به مدت کافی در هوا دوباره وارد حمام گردیده و مجدداً پد گردد. آهارگیری به کمک آنزیم دارای این عیب است که امکان ادغام آن با عملیات دیگر مثل پخت و سفیدگری وجود ندارد. در حالی که انجام آهارگیری با مواد اکسید کننده (Leonil EB) همزمان با عملیات مقدماتی دیگر در یک مرحله امکانپذیر میباشد.
دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهند بازی یا نوعی ورزش بدنسازی که عبارت بود از ضربه زدن به توپ با پا و فرستادن آن به درون توری کوچک، در قرن دوم و سوم قبل از میلاد در درون فرمانروایی خاندان «هال» در ارتش چین مرسوم نبوده است. همچنین اسنادی مستحکم تر نشان می دهد مرزبندی زمینی برای بازی ضرببه به توپ با پا،در شهر کیوتوی ژاپن اتفاق افتاده است. در یونان و روم قدیم نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال کنونی وجود داشته است، البته هر تیم بیش از 27 بازیکن داشت. به هر حال ذکر دقیق این مطلب که فوتبال دقیقاً کی و کجا شروع شد امری ناممکن است. اما منطقی است که بپذیریم بازی با توپ که ما در ورزش های شکل یافته کنونی، بیش از 3000 سال قبل در جایی روی این کره خاکی وجود داشته است.
اما قدر مسلم آنست که انگلستان محل تولد فوتبال جدید و اتحادیه فوتبال است و جای هیچ شک و تردیدی در آن نیست. انگلستان همراه با اسکاتلند مشترکاً پایه گذاران فوتبال شکل یافته کنونی می باشند.
فوتبال که به زبان عامیانه مردم انگلیس ساکر (soccer)نامیده می شود و محبوب ترین و رایج ترین ورزش در بین مردم این جزیره از قرن هشتم میلادی به بعد بوده است. اما در شروع به بازی خشن و جنگ تن به تن بیشتر شبیه بود.
در سال 1869 اتحادیه فوتبال در قوانین خود شرطی را وارد کرد که بموجب آن تماس توپ با دست کاملاً ممنوع باشد و به این ترتیب شالوده فوتبال جدید ریخته شد. در این بازی توپ نه نقطه مشخصی که قبل از شروع بازی تعیین می شد حرکت داده می شد. صدها نفر در بازی ای شرکت می کردند که در طول قرن ادامه یافت.
اما از آنجا که مسابقات فوتبال به خشونت کشیده می شود، حکومت ها بسیار کوشیدند تا آن را ممنوع کنند. در انگلیس پادشاه ادوار سوم در سال 1231 میلادی قوانینی در این مورد را منع کرد و کوشید فوتبال را متوقف کند. در اسکاتلند پادشاه جیمز اول در سال 1424 میلادی در مجلس اعلام نمود که هیچ کس حق ندارد در فوتبال بازی کند. الیزابت اول ملکه انگلستان قانونی در مجلس به تصویب رساند که بر اساس آن برای بازیکن فوتبال مجازات زندان به مدت یک هفته در نظر گرفته می شد و فرد خاطی می بایست در کلیسا توبه می کرد. اما هیچ قانونی نتوانست این بازی را در انگلیس متوقف کند. چون فوتبال به بازی ای سردی تبدیل شده بود. در سال 1815 کالج اتون مشهورترین مدرسه انگلیس یک سری قوانین وضع کرد و پس از مدتی مدارس کالج ها و دانشگاه های دیگر نیز از این قوانین پیروی کردند. بعدها این قوانین استاندارد شد و نسخه ای از آن اکنون به عنوان قوانین کمپیریچ شناخته می شود، در سال 1848 در بسیاری از کالج ها و دانشگاه های انگلیس پذیرفته شد. اما کم کم فوتبال به دو مکتب جدا از هم تقسیم شد. برخی کالج ها و مدارس ترجیح دادند از قوانین مدرسه راگبی پیروی کنند که در آن به زمین انداختن حریف، ضربه زدن به ساق پا، حمل توپ و خلاصه تمامی قوانینقدغن شده در قوانین کمبریج کاملاً مجاز بود. در 26 اکتبر 1863 یازده باشگاه و مدرسه لندن نمایندگان خود را به همایشی که در «تاورن فری مزون» تشکیل شده بود فرستادند تا یک سری قوانین اساسی و جداگانه برای مسابقات وضع شود. این همایش منجر به پیدایش فوتبال و فوتبال راگبی از هم جدا شد. فوتبال یا ساکر: در سال 1880 میلادی دانشجویان دانشگاه آکسفورد لغاتی را در زبان عامیانه متداول ساختند که بر اساس آن پسوند er به آخر کلماتی که آن ها مخفف و کوتاه می کردند اضافه می شد. به عنوان مثال برای فوتبال راگبی لغت محاوره ای و عامیانه «راگر» (rugger) وضع شد. روزی از یکی از دانشجویان این دانشگاه بنام جارلز ورفورد بروان پرسیده شد که آیا دوست دارد راگر بازی کند و او به شوخی پاسخ داد نه ساکر. او لغت (footballassociatlon) (اتحادیه فوتبال) را مخفف کرده و به آخر آن پسوندer اضافه کرده بود و لغت ساکر را ساخته بود به این ترتیب بود که لغت عامیانه ساکر (soccer) برای فوتبال در انگلیس رایج گردید(ذکر منبع).
همانطور که قبلاً اشاره شد بازی فوتبال (و نیز واژه فوتبال) از انگلستان اشاعه یافت، این بازی که در نیمه دوم قرن 19 در بین ثمره های انگلیس به صورت مسابقه، برای انتخاب «بهترین بازیکن» رسمیت یافت. و بعد بین انگلستان و ایرلند و اسکاتلند و در آغاز قرن 20 در بسیاری از کشورهای اروپایی، باشگاهی و فدراسیون برای مسابقه ها تأسیس شد و فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) و اصطلاح «جام جهانی» بوجود آمد، و سرانجام نخستین بازی و مسابقه های جام جهانی در سال 1930 در اروگوئه برگزار شد و تا به امروز هر چهار سال یکبار (جز زمان جنگ جهانی دوم) انجام می شود که بسیاری از کشورها را در قاره های پنج گانه بخود جلب کرده است. افزون بر بازی های جام جهانی هر چهار سال مسابقه هایی با نام «مسابقه های فوتبال جام ملت ها» در قاره های آسیا، افریقا، اروپا، امریکا و اقیانوسیه (استرالیا) برگزار می شود.
در ایران با عمومیت یافتن بازی فوتبال، همه ما شاهد مسابقه بین آموزشگاه ها، سازمان های دولتی و نیمه دولتی در شهر یا استان های کشور به صورت رسمی و غیر رسمی هستیم. ورزش فوتبال – و نیز والیبال و بسکتبال – بایستی از آغاز این قرن وارد برنامه های درس آموزشگاه ها ایران شده باشد. در دوره قاجاریه انگلیسی هایی که در ایران بودند، فوتبال را به ایران آوردند. و نیز گروه ارتش s.p.k (شکر جنوب)که بوسیله مربان انگلیسی و هندی آموزش می دیدند، در جریان جنگ جهانی اول، بازی فوتبال را در شهرهای جنوب ایران، (از جمله کرمان، بوشهر، و شهرهای خوزستان و ...) رواج دادند و سپس فوتبال در نقاط دیگر ایران توسعه یافت.(اطلاعات، شنبه 17 آبان 1376، 6)
طرح مسأله :
«ورزش پدیده ای جمعی و اجتماعی، جهانی و تاریخی است، ورزش از یک طرف بعنوان یک نهاد اجتماعی دارای کارکردهای خاص خود برای نظام اجتماعی می باشد و از طرف دیگر بعنوان بخشی از یک نظام اجتماعی تحت تأثیر نظام اجتماعی کل بوده و در عین حال بر آن تأثیر نیز می گذارد. ورزش پدیده ای اجتماعی با قدمتی برابر با پیدایش خود انسان است و دارای ارزش ها، هنجارها، قواعد، قوانین و آداب و رسوم خاص خود می باشد. ورزش به شکل رسمی و غیررسمی آن بدون قواعد و قوانین وجود عینی ندارد. ورزش در هر جامعه متأثر از ساختار اجتماعی حاکم بر همان جامعه و بیانگر ارزش ها و هنجارهای حاکم بر آن جامعه می باشد. ورزش بعنوان یک پدیده و نهاد اجتماعی مورد توجه جامعه شناس نیز می باشد. توسعه ورزش به عنوان بخش مهمی از جریان زندگی در جوامع جدید و تأثیرات متقابلی را که ورزش بر افراد و دیگر نهادهای اجتماعی به عنوان یک پدیده اجتماعی بر جای می گذارد، سبب علاقه و توجه جامعه شناسان به آن می گردد.» (واژه نامه علوم ورزشی: 229).
از منظر روانشناس اریک فروم می گوید: «عمیق ترین نیلز بشر نیاز اوست به غلبه بر جدایی و رهایی از این زندان تنهایی»( )از نظر او انسان ها به بهانه های مختلف می کوشند از تنهایی رهایی یابند و با دیگران پیوند برقرار نمایند و بازی به طور اخص هم یکی از همین روش هاست. در گذشته و هم اکنون شیوه های متفاوتی از فوتبال وجود داشته و دارد: فوتبال انگلیسی، آمریکایی، اسکاتلندی، فرانسوی، و ... شاید بتوانیم ؟؟؟ فوتبال را در افسانه فرانسویان جستجو کنیم «اما در دوران معاصر با پیشرفت سرمایه داری، گسترش رفاه و آزادی تشکل ها و افزایش گروه های مختلف اجتماعی و فرصت های مضاعف بیشتری در جهت تجلی شور جمعی در انسان ها، می بینیم که محبوبیت و شهرت فوتبال همچنان حفظ شده است و حتی به کمک های رسانه های جمعی به اقصی نقاط نیز گسترش یافته است. به نظر می رسد این پیشرفت و محبوبیت مضاعف را در نظر گاه متفاوت می توان بررسی کرد: یکی پیشرفت فوتبال در کشورهای توسعه یافته و دوم پیشرفت این رشته ورزشی در کشورهای در حال توسعه در سرمایه داری عقلانی کشورهای توسعه یافته، فوتبال بستری است برای شرکت های مختلف در جهت تبلیغ محصولاتشان با هزینه های هنگفت تبلیغاتی و اگر بپذیریم که جهان سرمایه داری را سرمایه داران اداره می کنند، در حال حاضر فوتبال یکی از علایق ویژه آنها شده است. اما در کشورهای در حال توسعه فوتبال به طریقی دیگر محبوبیت یافته است. شاید این کشورها که با کمبود و فقر فرصت برای بروز شور جمعی شان مواجه هستند، هنوز هم فوتبال تنها راهی است که با آن می توانند در یک روز تعطیل به ورزشگاهی بروند و در آنجا با شور تمام فریاد بزنند، جیغ بکشند، به هوا بپرند یا به سر و کله هم بکوبندو... یا از لحاظی دیگر تماشای یک فوتبال زیبا از تلویزیون برای مردمی که زیر بار فشار زندگی روزانه شکسته و خرد شده اند فرصتی است برای استراحت ذهنی و فکری حتی اگر این فوتبال در آخرین ساعات پخش شود و احتمال هم بدهند که فردا دیر به سرکارشان برسند و احیاناً اخراج هم بشوند.»(عسکری خانقاه، 1281: 122).
در ادامه می توان گفت که با پیشرفت تکنولوژی و توانایی های شگفت انگیز وسیله های ارتباط جمعی که دانشمندان با کاربرد اصطلاح دهکده های جهانی از آن سخن می گویند، علاقه مندان به فوتبال در هرگوشه ای از جهان، جریان بازی را زودتر می بینند و می شنوند تا مردم یک دهکده جریان واقعی را که در آن محدوده کوچک اتفاق افتاده است. شاید امروز پیش آمد و پدیده ای دیگر را سراغ نداشته باشیم ؟؟؟ جهان، تا این اندازه نسبت به دیدن و دانستن آن علاقه مند باشند. علاقه مندی به تماشای مسابقه های فوتبال به اندازه ای است که گمان نمیرود هیچ واقعه علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد که جامعه ای با این وسعت (دهکده جهانی)، بخواهد به این شتاب جریان آن را تماشا کند. شاری کران، متأثر بودن و به اصطلاح «ابراز احساسات» کردن هنگام بازی و برد و باخت فوتبال منحصر به تماشاگران حاضر در میدان نیست تماشاگران تلویزیونی نیز آرام نمی نشینند و خواه ناخواه و به هر علت و انگیزه ای که باشد، طرفدار یکی از تیم ها می شوند. و این طرفداری ها ممکن است به گریه و فریاد و دعوا بکشد، روانشناسان بر این نظر که در اینگونه موردها گریستن و خندیدن با صدای بلند و فریاد زدن خود نوعی نیازمندی جسمی و روانی است و آرامش بخش است. حال با توجه به مباحث بالا به نظر می رسد که در جوامع امروزی و از میان رشته هی ورزشی، فوتبال مهمترین ورزش شناخته شده است لذا این ورزش دارای کارکردهایی از جمله کارکردهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و کارکرد ایجاد نشاط و شادی می باشد که این کارکرد به ترتیب زیر توضیح داده می شود:
دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
در میان کشورهای مشرق زمین بیگمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان، همانگونه که پیش از این گفتیم، به امر ورزش وتربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیتهای بدنی را گاه حتی مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامت بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند پی برده بودند.
وظیفه بزرگ حفظ مرز و بوم ایران، که به موجب تعالیم زرتشت سرزمینی مقدس به شمار می رفت، و نیز میل به کشورگشایی و تسخیر سرزمین های مجاور ایجاب می کرد که جوانان از تعلیمات نظامی منظمی که اساس آن طبعاً پرورش و تربیت بدنی بود برخوردار گردند و از این رو در حقیقت برنامه آموزشی گروه بسیاری از جوانان به تعلمیات نظامی و مهارتهای بدنی محدود می شد تا بتوانند شرایط و کیفیتهای لازم برای یک سرباز خوب و شایسته را بدست آورند.
خلاصه آنکه به استثنای فرزندان طبقه اعیان و شاهزادگان تقریباً همه آموزش و پرورش به تربیت بدنی محدود می شد و تربیت بدنی هم با توجه به اهداف نظامی شکل می گرفت. کودکان تا هفت سالگی زیر نظر مادران پرورش می یافتند و پسران از هفت سالگی تحصیلات رسمی خود را آغاز می کردند واز همان هنگام رسماً متعلق به کشور شناخته می شدند و تا سن پانزده سالگی به آموختن فنون نظامی مشغول بودند و از سن پانزده سالگی خدمت در ارتش را شروع می کردند و تا پنجاه سالگی همچنان به عنوان عضو رسمی ارتش در خدمت باقی بودند. [1] فرزندان طبقه اشراف واعیان و شاهزادگان به روایت هرودوت تا بیست سالگی و به روایت استرابون تا 24 سالگی به تحصیل ادامه می دادند و برای فرماندهی سپاه و حکمرانی و دادرسی آماده می شدند.
تاریخ تربیت بدنی در قرون وسطی
در اواخر حکومت امپراطوری روم که به دلیل خودکامگی حکام و فساد و رشوه خواری و ضعف حکومت مرکزی در حال انقراض و انحطاط بود، بربرها با هجومی گسترده در اوایل قرن ششم میلادی، تمدن و فرهنگ رومیان را متلاشی کردند و ویرانی و بی نظمی و وحشت و خونریزی را برای مردم آن دوران به ارمغان آورند. معاملات و تجارت و داد و ستد، و برنامه های آموزشی و تعلیم و تربیت در این دوره تقریباً تعطیل شد و زندگی قبیله ای در میان مردم مجدداً رونق پیدا کرد.
دوران حکومت بربرها که حدود شش قرن به طول انجامید از تاریک ترین دوران تمدن بشری به شمار می آید و پس از پایان دوره مذکور بود که تلاشهایی جهت دست یابی به فرهنگ و تمدن بهتر صورت پذیرفت. عوامل و سازمانهای متعددی دست به دست هم داده و در برقراری آرامش و ثبات و امنیت مجدد کوشیدند، تا اینکه تاخت و تازها پایان گرفت و به مرور مردم به زندگی و داد و ستد عادی پرداختند. معاملات و تجارت تجدید حیات یافت، شهرها رشد و عظمت و اهمیت بیشتری پیدا کردند و موسسات فرهنگی و آموزشی جدید، متناسب با نیازهای جامعه آن زمان به وجود آمد و دانشگاههایی تأسیس شد و موفقیتهای نسبتاً خوبی به دست آمد که به طور کلی کسب این موفقیتها مرهون: کلیساها – رهبانیت و دیرها – فئودالیسم – شهرها و نهادهای اجتماعی و بالاخره شیوه های تعلیم و تربیت مذهبی بود.
تربیت بدنی در آغاز دوره مسیحیت
امپراطوری روم که به دلیل زندگی های مجلل و عیش و عشرتهای طبقه اعیان و اشراف رو به انهدام و ضعف بود، مصادف بود با آغاز دوره مسیحیت که با زبانی ساده و عباراتی روشن و واضح و قابل فهم و درک و احساس همگان توضیح داده می شد. عشق به کمال مطلوب خدایی، دلسوزی و همدردی و همفکری با دوستان و ترس از کیفر خداوندی از جمله مطالبی بود که اعماق وجود مردم اثر گذاشت. اصول و عقاید مسیحیت امید تازه ای در دل و جان مردم آن زمان دمید. این عقیده انقلابی که همه انسانها در نزد خداوند برابرند، در طبقات پایین اجتماع بسیار اثر گذاشت و فضیلت فردی موردتوجه قرار گرفت.
اهداف آموزش و پرورش در آیین مسیحیت به مراتب والاتر و جهانی تر از اهداف و اندیشه های بت پرستان بود. هدف نهایی مسیحیان این بودکه فرزندانی تربیت کنند که از نظر اخلاق و اعتقادات پای بند به وجود خدای بزرگ باشند. آنها تعلیمات اخلاقی را برای دستیابی به رستگاری ابدی بسیار با اهمیت می دانستند، و علاوه بر تهذیب اخلاق فردی به امور و تعهدات اجتماعی و روحیه معاضدت و مساعدت و همکاری نیز توجه مخصوص داشتند. تأثیر و نفوذ پاکدامنی و عفت و عطوفت و اخلاق مسیحیان بر رومیان و بربرهای جنگجو امری در خور اندیشه واهمیت بود. از آنجا که حضرت مسیح خود بهترین نمونه یک انسان کامل و ایده آل بود و از نظر سلامت جسم و روح و فکر نیز در نهایت کمال بود، و با توجه به اینکه به فعالیت و کار در محیط باز و خارج از محدوده خانه علاقه فراوان داشت و همچنین آشنایی و علاقه ای که به امور درمانی و پزشکی داشت، مسلماً به اهمیت سلامت جسم آگاه بوده است. از طرف دیگر چون حضرت مسیح برای برنامه های تفریحی نیز ارزش قابل توجهی قایل بود، استفاده از لذت و آسایش را در دنیا محکوم نکرده و مردم را به غلبه و تسلط بر دنیا و استفاده از مواهب الهیم تشویق و ترغیب نموده است. با این همه تربیت بدنی در قرون وسطی مورد عنایت و توجه مسیحیان قرار نگرفت.
برخی از حکما و علمای الهی و خداشناسی، در اوایل قرون میانه، برای پیوند و تلفیق فلسفه یونان با اعتقادات مسیحیان در مورد ارزش و اهمیت فعالیتهای ورزشی و بازیها و سلامت جسم کوشش بسیاری به کار برند، اما چون بیتر روحانیان و اعضای کلیساهای مسیحی با تربیت بدنی مخالف بودند، با تمام قدرت تربیت بدنی را از برنامه مدارس حذف و ریشه کن کردند و حتی به این نیز اکتفا نکرده و تعدادی از مسابقات و فعالیتهای ورزشی را حتی در خارج از مدرسه ممنوع اعلام کردند و این حکم قرنها در قرون میانه ادامه پیدا کرد. مخالفت شدید کلیسا با ورزش از سه عامل مایه گرفته بود:
1- زشت شمردن و شیطانی قلمداد کردن جسم و تن
2- اهمیت برنامه ها و فعالیتهای ورزشی در آیین بت پرستی
3- دیدگاه منفی و نامناسبی که مسیحیان از مبارزات و مسابقات ورزشی رومیان داشتند.
با توجه به روحیات و معتقدات مسیحیان و اهمیت و ارزشی که برای دوستی و محبت و علایق بین افراد بشر قایل بودند، بسیار طبیعی بود که نسبت به برنامه های ورزشی که در میدانهای مسابقات رومیان با تلخی و ناخوشایندی تمام به تجربه دیده بودند. نظری کاملاً نامساعد داشته باشند. برخورد مسیحیت با تربیت بدنی و ورزش در این دوره نشان می دهد که تربیت بدنی به خودی خود نمی تواند یک عامل اجتماعی خوب و مناسب محسوب شود، مگر اینکه دارای اهداف متعادلی و مدیریت و رهبری شایسته ای باشد.
هر چند که توجه به توانایی جسمانی و تناسب تن و اندام هرگز در اهداف تعلیم و تربیت و برنامه مدارس تعلیم ذهبی منظور نشد ولی از هنگامی که «بندیکت[2]» مؤسس و قانونگذار و رهبانیت غرب، بیکاری وتنبلی را دشمن روح و جان اعلام کرد و همه رهبانان را به کار و زراعت و کشاورزی دعوت کرد، بخشی از اهداف تربیت بدنی که به کار گرفتن اندام و عضلات و جسم به منظور تأمین سلامتی بود، عمل گردید.
تربیت بدنی در دوره شوالیه گری
مردم آن دوران که از قتل و غارت و یورشهای پیاپی بربرها به ستوه آمده و با توجه به ضعف حکومت رومیان و عدم توانایی آنها در اجرای قوانین اجتماعی و حتی ناتوانی در ارائه خدمات ضروری به مردم، دیگر امیدی به آنان نداشتند. ناچار به فکر راه چاره ای برای بازگرداندن امنیت افتادند. در این دوران علاوه بر کلیساها، سه نهاد اجتماعی دیگر نیز به تدریج موجودیت یافتند و تشکیل شدند تا بتوانند با کوشش و تلاش خود جوابگوی مشکلات آزاردهنده و بزرگ اجتماعی جامعه باشند. این نهادها عبارت بودند از حکومتهای محلی [3] ، اراب منشی[4] و شوالیه گری[5].
حکومتهای محلی که جهت حمایت از مردم وانجام امور خدماتی به وجود آمده بود. به صورت نهادهای ارباب منشی امور اقتصادی و نیازهای مالی جامعه را موردنظر قرار داد و نهایتاً شوالیه گری که امور اخلاقی و اجتماعی را بیشتر مورد توجه قرار می داد به وجود آمد.
در آن دوران برای طبقه کارگر، سیستم تعلیم و تربیتی وجود نداشت، ولی برای طبقه نجبا سیستم آموزشی معتبر و مشخصی به نام «شوالیه گری» به وجود آمد. شوالیه گری امور اجتماعی و اخلاقی و فتوت و جوانمردی را مدنظر داشته و در میان طبقه ممتاز به عنوان نیروی مسلح سواره نظام از اهمیت و اعتبار زیادی برخوردار بود. در آموزش شوالیه گری جوانان تعلیمات جنگی ، مذهبی و دلیری و شجاعت می دیدند. که البته آموزشهای مذهبی از ابتدا اهمیت بیشتری برخوردار بود،اما بروز جنگهای آن دوره زمینه را برای پرداختن به امور نظامی و دلیری و شجاعت بیشتر فراهم کرد.
در این دوران پسران در سنین کودکی برای تقویت نیروی جسمانی تحت تعلیمات ورزشی قرار می گرفتند و به طور کلی آموزش جوانان طبقه ؟؟ به فعالیتهای تربیت بدنی محدود می شد. تربیت بدنی در دوره شوالیه گری محتوای برنامه تعلیماتی و آموزشی را تشکیل می داد. در جریان آموزشی و فعالیتهای تعلیماتی این سیستم، جوانان مجبور بودند قدرت و مهارتهای لازم نظامی را کسب کند. آموزش مهارتهای ورزشی و امور اجتماعی نیز بخش اصلی برنامه های آموزشی را تشکیل می داد. با این همه هنوز اهداف تربیت بدنی، در مقایسه با فلسفه یونان از تربیت بدنی، بسیار محدود و منحصر بود و بیشتر توجه و تأکید بر حفاظت و حراست فردی بود.
تعلیم و تربیت در سیستم شوالیه گری به وسیله خانه،قبیله و کلیسا فراهم می شد. پسرها تا هفت سالگی در خانه زیر نظر مادر تربیت می شدند و آموزش رسمی از هفت سالگی آغاز می گردید و دو مرحله مختلف را شامل می شد مرحله اول از هفت تا چهارده سالگی که مسئله شاگردی و پادویی و نوکری نامیده می شد و مرحله دوم سلحشوری بود که از چهارده تا بیست و یک سالگی ادامه داشت.
برای رسیدن به این مرحله می بایست زمان زیادی را زیر نظر دلاور یا قهرمان به آموزش فنون و هنرهای جنگی بپردازد. برای رسیدن به مرحله سلحشوری برنامه های ورزشی بسیار دشواری در نظر گرفته شده بود. قدرت و تحمل جوانان با شرکت در فعالیتهای سنگین ورزشی افزایش می یافت. ورزشهایی مثل حمل وزنه های سنگین، دوهای استقامت، پرش با اسب با حمل کامل تجهیزات جنگی، بالارفتن از دیوار بدون استفاده از نردبان، شنا با همراه داشتن سلاح سبک، و پرتاب نیزه فعالیتهایی بودند که علاوه بر سایر تعلیمات معمولی مانند آشنایی با طرز استفاده از سلاحها و تقویت نیروی تحمل در مقابل گرسنگی ، گرما، سرما و بی خوابی برنامه های تعلیماتی جوانان را در بر می گرفت.
دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
اولین سئوالی که در ذهن مطرح می شود این است که آیا بین مردان و زنان تفاوتهای جسمی که در ورزش کردن تأثیر بگذارد وجود دارد یا خیر ؟ باید بگویم بله ، در بسیاری از موارد تفاوتهایی وجود دارد که برخی از آنها به نفع خانمها بوده و باعث می شود آنها در برخی ورزشها موفق تر از آقایان باشند . به طور مثال : توانایی زنان در سرعت بخشی به دویدن بیشتر از مردان است و از آنجائیکه میزان چربی بدن آنها نیز از آقایان بیشتر است و به عنوان منبع انرژی عمل می کند ، خانمها در دوهای با مسافت طولانی از آقایان موفق ترند . از طرفی خانمها در دماهای بالا قابلیت عرق ریزی بیشتری دارند و این سبب تحمل بیشتر آنان در ورزش در هوای گرم می شود و بدلیل لایه ضخیم تر چربی تحملشان در هوای سرد نیز بیشتر است . البته قدرت عضلانی خانمها ۳۰٪ کمتر از آقایان است و مردان دارای استخوانهای بلند و متراکم تری هستند . در نتیجه در ضربه زدن مانند ضربات پا نیروی بیشتری وارد می کنند . از طرفی خانمها بدلیل اینکه پاهای کوتاهتری دارند در فعالیتهای تعادلی پایداری بیشتری از خود نشان می دهند . در هر صورت این تفاوتهای جسمی هیچگاه سبب ممنوعیت ورزش خاص برای خانمها نشده است .
در گذشته تصور می کردند خانمها بدلیل گذراندن مراحلی خاص مانند عادت ماهیانه ، حاملگی ، یائسگی و ... نباید ورزش سنگین انجام دهند در صورتیکه در حال حاضر این عقاید منسوخ شده اند و حتی در این مراحل نیز ورزش برای بانوان بسیار مفید است که در ذیل به آن می پردازیم .
تمرینات منظم ورزش دارای فواید مشابهی در زنان و مردان است یعنی کاهش فشار خون ، پائین آوردن تعداد ضربان قلب و کاهش درصد چربی بدن که تمامی این موارد به پیشگیری از بیماریهای قلبی کمک می کنند . به علاوه ، ورزش های توأم با اعمال وزن روی بدن ، سبب تقویت استخوانها و جلوگیری از پوکی استخوان بخصوص در خانمها می گردد .
تأثیرات مثبت ورزش در دوران قاعدگی
هیچ دلیل قاطعی وجود ندارد که قاعدگی بر عملکرد بدنی تأثیر منفی داشته باشد . در میان زنانی که در دانشگاه به ورزش می پردازند ، تفاوتی در حداکثر جذب اکسیژن در مراحل مختلف قاعدگی وجود نداشته است . لذا دلیلی وجود ندارد که خانمها تمرینات و مسابقات ورزشی را در زمان قاعدگی تغییر دهند و یا قطع کنند .
در برخی خانمها به علل مختلف مانند علل روانی ، ایجاد اختلالات و علائم شدید در زمان قاعدگی مانند درد ، ضعف شدید و یا علائم پیش قاعدگی مانند سردرد ، علائم گوارشی ، ممکن است در عملکرد جسمی شان در زمان قاعدگی اختلال ایجاد شود . برخی از مطالعات نشان می دهند که تمرینات ورزشی می تواند در کاهش درد قاعدگی مؤثر باشد . در یک مطالعه درد قاعدگی در زنان دانشجو وقتی که به مدت یکسال تحت تمرینات جسمانی قرار گرفتند تا ۵۵٪ کاهش یافت . از طرف دیگر انجام تمرینات سبک می تواند در جلوگیری و تسکین درد قاعدگی مفید باشد . انجام منظم این تمرینات باعث بهبود گردش خون در ناحیه شکم ، افزایش قوام عضلات شکم و انعطاف پذیری ناحیه کمر و لگن و انبساط عضلانی ناحیه لگن می گردد .
بنابراین ورزش برای خانمها حتی در برخی مراحل مانند قاعدگی ، یائسگی ، پس از زایمان و ... نه تنها ضرری ندارد بلکه بسیار مفید است و حتی خانمهای ورزشکار با قرار گرفتن در این مراحل نیازی به تغییر و یا قطع فعالیتهای ورزشی شان ندارند .
فواید ورزش در دوران حاملگی
ورزش می تواند برای خانم حامله بسیار مفید باشد . همچنین وقتی خانمهای ورزشکار حامله می شوند . در طی دوران حاملگی به ورزش خود ادامه می دهند . لذا باید اثرات مفید و خطرات انجام فعالیتهای ورزشی طی دوران بارداری را دانسته و توصیه های مربوط به سالم ورزش کردن در این دوران را به خاطر بسپاریم .
فواید انجام فعالیت ورزشی در دوران بارداری :
نرمشها و ورزشهای سبک با توصیه های لازم انجام می شوند ، هیچ خطری برای مادر و جنین ندارند بلکه به دلایل زیر می توانند برای مادر بسیار مفید باشند .
ظرفیتهای ریوی و توانائیهای تنفسی مادر در حین بارداری را افزایش می دهند .
احتمال بروز برخی بیماریهای در حین حاملگی مانند بیماری قند حاملگی و فشار خون بالا را کاهش می دهند .
تفاوت فیزیولوژیک بین زنان و مردان ورزشکار :
سودمندی ورزش در بانوان :
موارد منع ورزش در بانوان :